بالش بادی: نباید باشد همانگونه که شما مشکل است}

پرترهٔ «کارل فان بتهوون» (۱۸۲۰) اثر یک هنرمند ناشناس. در حالی که بتهوون موفق شد خواهر و برادرش را در فوریه ۱۸

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

پرترهٔ «کارل فان بتهوون» (۱۸۲۰) اثر یک هنرمند ناشناس. در حالی که بتهوون موفق شد خواهر و برادرش را در فوریه ۱۸۱۶ از حضانت خارج کند، پروندهٔ برادرزادهاش تا سال ۱۸۲۰ بهطور کامل حل نشده بود، و او غالباً به دنبال دادخواهی و دیدار با کارل، ابتدا در یک مدرسهٔ غیرانتفاعی و سپس در بهزیستی بود. همزمان او از برادرش (که از بیماری سل رنج میبرد) و خانوادهاش مراقبت میکرد، و اظهار میکرد که زحمت و هزینهٔ این کار، او را بیپناه گذاشتهاست. او سپس درخواست تجدیدنظر داد و سرپرستی مجدد را بهدستآورد. طی ۳۵ سال زندگی در وین، حدود ۳۰ بار محل زندگیاش را تغییر داد. نظرها پس از اولین استقبالِ مبهم، بسیار تغییر کرد. اندکی پس از آن، در دسامبر سال ۱۸۲۶، بیماری وی دوباره شدت یافت و با استفراغ و اسهال همراه شد. خودِ او بخشی از این توقف را ناشی از یک بیماری طولانی مدت (که او آن را «تب التهابی» نام نهاده بود) میدانست که از اکتبر ۱۸۱۶ شروع شد و بیش از یک سال ادامه داشت. وی که مانند بسیاری از آهنگسازان آن دوره، آثاری با مضمونِ وطنپرستانه میساخت، این قطعات را برای سرگرمی سران دولت و دیپلماتهایی ساخت که در کنگره وین - که از نوامبر ۱۸۱۴ فعالیت آن آغاز شده بود - شرکت داشتند. A rtic​le has be​en c​reat ed by G SA C᠎ontent G​en​erat or Demov᠎ersion!

در ۳۱ ژوئیه ۱۸۲۶، برادرزادهٔ بتهوون که پس از شلیک به خود، جهتِ خودکشی، زنده مانده و در خانهٔ مادرش بهبود یافته بود، با بتهوون آشتی کرد، اما کارل اصرار داشت به ارتش بپیوندد و آخرین دیدارش با بتهوون، ژانویه سال ۱۸۲۷ بود. در اظهاراتی که به کارل نسبت داده شدهاست گفتهاست: «من خراب و فاسد شدهام، عمویم میخواست بهترین باشم». این اثر بهصورت قابل توجهی نسبت به سوناتهای قبلی او رمانتیک بود. به تحریر درآمده، گفته میشود ۲۶۴ یادداشت نابود شدهاست (و یا دیگران تغییرش دادهاند)، این کار را به آنتون شیندلر منشی وی نسبت میدهند که پس از مرگ نویسندهٔ خاطرات، با این آرزو که فقط یک زندگینامهٔ ایدهآل از آهنگساز باقی بماند، بقیهٔ یادداشتها را از بین بردهاست. در آوریل ۱۸۲۵، در بستر بیماری افتاد و حدود یک ماه طول کشید. او چهار بار در تاریخهای ۲۰ دسامبر ۱۸۲۶، ۸ ژانویه، ۲ فوریه و ۲۷ فوریهٔ ۱۸۲۷، تحت عمل جراحی قرار گرفت و جسم نیرومند وی بهمدت سه ماه با بیماری دست و پنجه نرم میکرد. در ۲۷ فوریه چهارمین جراحی من انجام گرفت و حالا علایم مسلمی نشان میدهند که باید در انتظار یک عمل جراحی پنجم هم باشم. پزشک که او را با صورت برافروخته و تنگیِ نفسِ شدید مشاهده کرد، برای مشورت از جراح معروف شهر کمک خواست و بتهوون تحت عمل جراحی قرار گرفت.

در اوایل سال ۱۸۱۸، سلامتی بتهوون مقداری بهبود یافته بود و برادرزادهٔ وی در ژانویهٔ همان سال به او ملحق شد؛ اما شنواییاش بدتر از قبل شده بود تا جایی که مکالمه نیز برایش دشوار شد و برای این کار نیاز به استفاده از دفترچهٔ یادداشت داشت. در سال ۱۸۱۸، او مجدداً گرفتار درگیریهای حقوقی پیرامون کارل شد. بتهوون آرزو داشت و سعی میکرد برادرزادهاش تحصیلات عالیه داشته باشد یا تاجری معروف شود، اما در این راه ناکام ماند و کارل بیشترِ وقت خود را در قمارخانهها میگذراند و از دیگران پول قرض میگرفت. بتهوون یوهانا را بهدلیل مدیریت مالی و اخلاقی جزو والدین ناسالم قلمداد میکرد (او قبل از ازدواج با کاسپار، دارای یک فرزند نامشروع بود و محکومیت کیفری سرقت نیز داشت) و پیشتر موافقت کاسپار را برای حضانت تنها پسرش جلب کرده بود. به عنوان مثال، هرگاه تماشاگران در حین اجرای او گپ میزدند یا توجهی به او نداشتند، اجرای پیانو را متوقف میکرد. و سرانجام کارل در تابستان ۱۸۲۶، تصمیم گرفت با شلیک گلولهای به مغز خود، زندگیاش را پایان دهد، اما وی از این حادثه جانِ سالم بهدر برد ولی بتهوون را تا آستانهٔ مرگ از غصه قیمت بالش بادی به پیش برد. کارل چرنی نوشت که در سمفونی «نفسی تازه، سرشار از جنب و جوش و نیروی جوانی دمیده شدهاست» و اینکه «همان اندازه قدرت، نوآوری و زیبایی در آن هست که در دیگر آثار این مرد اصیل وجود دارد، اگرچه او یقیناً گاهی چنان موسیقی را نوشته که کلاهگیسداران قدیمی سرِخود را (به علامت رضایت) تکان دهند».

آثار این بیماری را میدیدم و آن را پنهان میکردم، اما وضع از همیشه بدتر شدهاست … پس از درگذشت کاسپار در ۱۵ نوامبر ۱۸۱۵، بتهوون بلافاصله وارد یک درگیری حقوقی طولانی با همسرِ کاسپار، یوهانا فان بتهوون، شد که موضوع آن گرفتنِ سرپرستی کارل، فرزند کاسپار و یوهانا، پس از نه سالگی بود. نهایتاً بر اساس یک نوشته شبیه وصیتنامه از کاسپار (که دیر بهدست آمده بود)، باعث شد تا سرپرستی کاسپار را به صورت مشترک به وی و یوهانا بدهند. آخرین کاری که بتهوون تمام کرد، موومان نهاییِ کوارتت سیزدهم بود که برایش یک قطعهٔ جایگزین، بهجای قسمت دشوارِ فوگ بزرگ نوشت. آثاری بسازد. وی همچنین قطعهٔ «سرود حرکت» و یک اثر با نام «ما یک ملت بزرگ آلمانی هستیم» برای گروه کر تصنیف کرد. بیماری و مرگ برادرش کاسپار در اثر بیماری سل نیز ممکن است در این دورهٔ کمکاری، نقش داشته باشد. در حدود سال ۱۸۲۲، برادرش یوهان شروع به کمک به وی در امور تجارت کرد، از جمله وامهایی در مقابلِ مالکیتِ برخی از آثار به او پرداخت کرد. سایر آثار این دوره شامل واریاسیونهای دیابلی، دو سونات آخر برای «ویولنسل و پیانو» بود، همچنین دو اثر بزرگ با اجراکنندگان بسیار با نام: میسا سولمنیس و سمفونی نهم.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن